ویژگی های ضروری یک عضو مسئولیت پذیر وعضو سیستم
اول:مدیریت
1. دربیان نظرات واجرای برنامه ها شجاع باشد.
یعنی به صورت غبر ارادی تحت تاثیر افکاردیگران وفشارهای وارده تصمیم نگیردبلکه تمامی تصمیم خود را با بینش و اراده خود اجرا نماید
2. کلام نافذ وواضحی برای تشریح برنامه ها داشته باشد به طوری که موافقان ومخالفان متوجه منظورش شوند.
یعنی بتواند فرصتها وتهدیدات موجود را بیان کند وآنها را با برنامه های فعلی خود به درستی ربط دهد
3. توانایی ترسیم نقشه راه را داشته باشد
نقشه راه را براساس پتانسیل آشکار وپنهان تشکل ترسیم نماید به طوری که مطابق با واقع نگری باشد. این نقشه راه در سه محل تعریف شده ماهیانه/ فصلی /سالیانه
4. دارای پشتکار فراوان باشد.
برای افکار واهداف خود انرژی ووقت صرف نماید وتا رسیدن به اهداف دست از تلاش برندارد
5. راز نگه دار باشد.
در برابر افراد غیر مسئول وغیر عضو ،برنامه های تشکل وچگونگی اجرای آنها را پوشیده بدارد
6. نداشتن کنجکاویهای کاذب وغیر هدفمند
کنجاویهایی که هیچ نسبتی با جایگاه فرد کنجکاو وجود ندارد ویا هیچ ارتباطی با چشم انداز تشکل نداردوچه اینکه این کنجکاویها باعث انحراف تشکل از اهداف بزرگ به اهداف کوچک وبی محتواخواهد شد که درآخر ضعف تشکل را به همراه خواهد داشت.
7. داشتن قدرت رهبری جمع در واکنش های فردی وجمعی که در برابر عوامل خارجی وداخلی بوجود می آید.
در زمانی که تشکل از درون یا بیرون دچار بحران شود باید توانایی رهبری تشکل را با تصمیمات درست خود داشته باشد.یعنی منشاء بحران را شناسایی نموده وبا تدبیر آن را حل نماید
8. تبدیل چالش برانگیخته شده از اختلاف بین افراد به فرصت با دادن راه حل فی مابین دو دیدگاه در حالی که اهداف تشکل را مد نظر داشته باشد.
اگر زمانی مراکز تصمیم گیری با 2روش متفاوت اما در راستای چشم انداز با یکدیگر دچار اختلافشدند.باید مدیر توانایی بررسی هردو طرح، و بیان نظرحد وسط دو طرح را داشته باشد .
9. دارای سبک خاص فکری که این سبک معرف شخصیت مدیر وجایگاه بلند تشکل باشد.
روشی که بتواند در زندگی شخصی واجتماعی اعضا نمونه والگو قرار گیرد.
10. واگذاری مسئولیت براساس توانایی افراد
استعدادشناسایی افراد را داشته باشد،وبراساس توانایی ایشان به ایشان مسئولیت واگذار نماید.
11. به کارگیری حداکثر نیروها در برنامه های تشکل
برنامه هایی را اجرا کند که قدرت فعال نمودن حداکثر عضو را داشته باشد وآنها را نسبت به برنامه های تشکل حساس نگه دارد
12. قوانین برای اوارزشمند و محترم باشد.
یک مدیر باید به قوانین مجموعه ایی که در آن فعالیت می کند احترام بگذارد وبا اجرانکردن آنها را مورد استهزاءوتمسخرقرار ندهد.
13. نسبت به فرد یا افرادی بیش از حدوابستگی نداشته ووبی حد اعتماد نکند وآنها را تکیه گاه خود قرار ندهد.
وابستگی واعتماد زیاد باعث دوری از واقع نگری شده ودر تحلیل مسائل فرد دچار مشکل می گرددوتشکل در آینده با مشکل مواجه خواهد شد
14. از نظرات اعضا مطلع باشد اما اسیر نظریات انان نشود.
یک مدیر باید ازادیدگاههای که به نحوه اجراء برنامه ویا عملکرد مدیر مربوط می شود ،مطلع باشد
15. در جایی که نتواند براساس افکار خود کار کند ،باید از کار خود کناره گیری نماید مگر آنکه احساس کند با کمی صبر میتواند براین مشکل فائق آید.
آنچه که برای یک مدیر ارزشمند است مجموعه ایی است که در جهت رشد و بالندگی اعضای آن پیش می رود واگرمدیر بدلیل اختلاف با مراکز تصمیم گیری مجموعه به جای حرکت دچار رکود شد باید برای رفع اختلاف گام بردارد ودر صورت عدم موفقیت از مسئولیت خود کنار بکشد
16. شخص مدیرریشه ایی عمل کند یعنی با اتمام دوره مسئولیت آثارخدماتش مشهود باشد.
یعنی دارای برنامه های متنوع وپیوسته ای باشد که همگی باعث نهادینه شدن اهداف تشکل گردد.
17. در اجرای برنامه ونوع آنها خلاق باشد.
به بیان اینکه از روشهای استفاده نشده استفاده نماید یا چند روش را ترکیب نموده و از آنها یک روش جدید را پیدا نماید.
18. در تشویق وبرخورد خود صریح باشداما افراط نکند.
در برابر رفتارهای زیر مجموعه ی خود تفاوت نباشد یک مدیر نباید نقش یک انسان بی اراده وفشل را بازی کند ونباید یک فرد خشک ومستبد باشد.
19-پاسخگو در برابر اعضا :
برای پاسخگویی به سوالات وشبهات اعضا وقت بگذارد
20-باید سعی نماید تمام وظایف خود را از راههای قانونی وتعریف شده در تشکل پیگیری نماید
دوم:آرمانگرا باشد
1- با تغییرات اجتماعی که در شهر وکشور وجهان اتفاق می افتد آشنا باشد
چون یک آرمانگرا از آنجایی که الان ایستاده قرار است راهی برای رسیدن به آرمان خود پیدا کند پس اینکه بداند کجاست ودر چه فضایی زندگی می نماید ،مهم است.
2حرکت جریان موجود را پیش بینی کند مبنی بر اینکه که آینده زاینده چه چیزی خواهد بود.
بداند جهت جریان موجود در جامعه به چه سمتی حرکت می کند یعنی علاوه بر دانستن اینکه مردم وجامعه چه هستند وچه نیازی الان دارند باید بتواند تحلیل کند که این جریان در آینده چه محصولی خواهد داد"زیرا آرمانگرا خود را برای فرصتها وتهدید ات که در آینده قرار است بوجود بیایید آماده می کند والان ساختاری را می سازد که دو ویژگی دارد اول اینکه منطبق با نیاز حال است دوم اینکه می تواند در فضای آینده رشد کند.
3-نیازهای واقعی انسانها را درون وقایع تاریخی کشف نماید
یعنی یک نگاه کلی به حوادث تاریخی داشته باشد ومنشاء اتفاقات تاریخی را بتواند کشف کند چون با شناخت منشاءوقایع تاریخی می توان راه درست همان حادثه را با روشی مدیریت شده در زمان حال کلید زد
4-در تحلیل مسائل پیش تاز باشد وحرکت خود را براساس قوانین قران وعترت پایه ریزی نماید
در برابر جریان مقابل آرمانگرایی با برپایی جلسات بحث وگفتگو بایستد ونگذاردآرمانگرایی یک مجموعه با تحلیل های غیر واقعی افرادی به انحراف کشیده شود.
جریان مخالف آرمانگرایی را که در زمان حال یا آینده قرار است پیش بیاید بشناسد وبا بیان استدلالهای قوی وایجاد موج روشنگری در مقابل چنین جریانی بایستدونگذارد عده ایی با دیدگاههای شبه درست خود دیگر افراد را تحت تاثیر خود قرار دهند.
5-رابطه مسایل روز " کشوری وچه جهانی" را با چشم اندازهای آرمانگرایانه مورد ارزیابی قرار دهد
یعنی رابطه اتفاقات کنونی را با چشم انداز آرمانگرایانه بسنجد ودرزمان اظهار نظر باید ریشه ایی وفراتر از زمان حال برخورد نماید.
6-یک ارمانگرا وارسته است و خود را به هوا پرستی وتجمل گرایی وحزب گرایی آلوده نمی کند
یک آرمانگراخود را وابسته به شخص ، گروه و ارگانی نمی کند آنچه که او انتخاب می کند براساس شخصیت آرمانگرایانه یعنی حقیقت گرایی است نه براساس موقیت اجتماعی.
7- یک آرمانگرا بدنبال درستی وراستی است وتمام برنامه های خود را بر این اساس تنظیم واجرا می کند
اگر در جایی بین شکست وانتخاب راه غیر اخلاقی قرار بگیرد او آزادانه راه شکست را می پذیرد. زیرا یک آرمانگرا تا زمانی می تواند آرمانگرا باقی بماند که از دایره اخلاق بیرون نرود وگرنه او را می توان فریب کار نامید
8- مشکلات اجتماعی مسائل مهم زندگی او می باشد
هنگامی که حقوق دیگر افراد لگد مال شود اوعصبانی تر از زمانی است که حقوق خودش پایمال می گردد دغدغه های او از من به ما تبدیل شده است اینجاست که دوستان حقیقی خود را خواهد یافت.
سوم:مذهبی باشد
1. دین را با یک نگاه رحمت عام الهی می نگرد وآن را از تعصبات فرقه ایی ومذهبی دور نگه دارد
او باید اصل یگانه پرستی ومعاد باوری واحترام به پیامبران وفرستادگان الهی رامدنظر داشته باشد یعنی نگاه او به دیگر مردم نگاه متکبران وهدایت شدگان نباشد بلکه دین داری خود را لطف ورحمتی از سوی خداوند تعالی بداند ،نه آنکه ایمان خود را دستمایه تحقیر دیگران قرار دهد زیرا مومن باید به این منظر نگاه کند ،که همه انسانها بندگان خدا هستند و دارای شخصیت وکرامت می باشند .وخداوند طرفدار خوبیها واحترام است ومخالف توهین وظلم.
تبصره: اما این نکته را باید توجه نمود که این بند در جهت نادیده گرفتن مذاهب ساختگی نیست وباید خطر آنها راجدی گرفت
2. باید بداندبسیاری از افراد براساس محیط زندگی خود دارای رفتارها وکردارها هستند ورفتار آنها را با جایگاه زندگی آنها تطبیق دهد وبعد قضاوت نماید،چون در بسیاری از موارد اگر ما هم در شرایط آنها ودر خانواده آنها بودیم به همان وضع دچار می شدیم
3. به اموری که خدا عمل بدان را واجب کرده ویا از انجام آن بازداشته اهمیت دهد.
4. در برابر ظالمان وزور گویان ایستاده باشد
بنابر مصلحت های سطحی وکوچک خود را در خدمت زورگویان وظالمان که در هرلباسی هستند قرار ندهد
5. اهل فکر در رابطه باخودشناسی ودین شناسی و فلسفه دین وواحکام باشدیعنی سطحی نگر نباشد بلکه بتواند با فکر کردن ومطالعه به عمق چیستی دین وکتاب آسمانی واحادیث پی ببرد.
چهارم:منطقی باشد
1. نگاه متعصبانه به چیزی نداشته باشد .باید سعی کند قضایا را آن طور که هست ببیند نه آنطور که می خواهد
2. بر اشتباهات خود واقف باشدوآن را بپذیرد
ظرفیت خود را در برابر انتقادات بالا ببرد و در صورت نیاز به اشتباهات خود اقرار کند زیرا این کار باعث افزایش اعتماد دیگران ویک رنگی منجر می گردد.
3. برای دفاع از خود ،از تخریب دیگری استفاده ننماید.
برای اثبات حقانیت خود از آشکار نمودن عیوب دیگران خودداری نماید
پنجم :با اخلاق باشد
1-از دوستان خود برای کسب مقام وموقیعت سوء استفاده ننماید
2-مانع پیشرفت دیگر دوستان خود نشود
3-انسان فریبکار ومتظاهری نباشد
4-سعی نماید در همه حال تعادل رفتاری خود را حفظ کند
5-رفتار ساده وبدون تشریفات داشته باشد
6-خدمتگذاری به همنوعان را یک وظیفه حیاتی برای خود بداند
7-انسانها را براساس مقام ومنصب وداشتن موقیعت های اجتماعی تقسیم بندی نکند
8-با مردم باشد اما خود را اسیر نظرات مردم نکند
9- پشت سر کسی بدگویی ننماید